بانکداری و دولت الکترونیک
سلام
امروز رفته بودم بانک ملی تا کارت بانکی ام که منقضی شده بود رو تعویض کنم. بعد از حدود بیست دقیقه انتظار و پرکردن یه فرم ، متصدی بهم گفت که ما نمیتونیم انجام بدهیم و باید به شعبه افتتاح کننده حساب مراجعه کنید. وقتی گفتم چرا گفت چون متاسفانه شعبه مربوطه ، امضای شما رو در سیستم اسکن نکرده و من هم نمیتونم اینجا ببینم لذا این کار رو نمیتونم انجام بدهم!! این در حالیه که من هم کارت ملی ام همراهم بود هم شناسنامه ام . یعنی من اگه همین الان بخوام توی همون شعبه یه حساب باز کنم بهم نمیگن که امضات باید مطابق با امضاهای قبلی ات باشه بهم میگن که کارت ملی و شناسنامه ات رو بردار بیار.
هرچی بهش گفتم قبول نکرد و تو کتش نرفت .
این داستان ها و شبیه این موضوعات و اتفاقات رو خیلی زیاد می بینیم و می بینید . پروژه های بزرگی مثل دولت الکترونیک ، شبکه ملی اطلاعات و .. قرار بوده چنین مشکلاتی رو حل کنن ولی تبدیل شدن به کیسه درآمد یه سری مفت خور. دولت الکترونیک چیزی یه که اگه با تمام ابعاد و ویژگی ها در ایران پیاده بشه حداقل یه سوم از کارمندان دولت باید بیکار بشن . دولت الکترونیک در سه مدل اصلی ارتباطی G2B; G2G; B2B که G به معنای دولت و B به معنای بخش خصوصی است، پیاده میشه و با ایجاد پلتفرم های سخت افزاری و نرم افزاری یکپارچه که تمام فعالان بخش خصوصی و دولتی ها با حفظ حریم های مربوطه بتونن ازش استفاده کنن، سعی در کاهش هزینه های مختلف دسترسی به اطلاعات و استفاده از اطلاعات و .. داره و از اون طرف هم فرایندهای مختلف اداری رو کوتاه میکنه .
الان همین داستان بانک که برای من پیش اومد ، چطور میتونه حل بشه ؟ ما یه چیزی داریم که در کشورهای مختلف اجرا شده به نام احراز هویت ملی . در احراز هویت ملی ، شما میاید یه نظام جامع و یکپارچه طراحی میکنی که هرکسی هرجایی بتونه احراز هویت بشه و طرف مقابلش از هویت اون مطمئن باشه . پروژه هایی مثل کارت ملی و جدیدا کارت هوشمند ملی ، قراره که به یه چنین نیازی پاسخ بدهند.
توی اینترنت هم چنین چیزی و چنین طرحی میتونه اجرا بشه که جدیدا توی کشور مطرح شده به نام امضای دیجیتال. در امضای دیجیتال تا اونجا که من میدونم داستان اینه که شما بطور کلی برای دسترسی به اینترنت باید از یک یوزر نیم و پسورد استفاده کنی. در این صورت هر فعالیت مجرمانه ای در اینترنت مشخصه که با چه یوزر و پسی انجام شده . البته قطعا اینها هم راه دور زدن خواهد داشت مثل فیلترینگ که الان بطور علنی وی پی ان براش فروخته میشه و ... ؛
علی ای حال ، حرف اصلی من این بود که ، یکپارچه کردن سیستم های ادارات دولتی با همدیگه و اطلاعاتی که از مشتریان می گیرن خیلی میتونه کمک کنه به کاهش فرایندهای طولانی اداری . مثلا شما وقتی که میری یه جای دولتی استخدام بشی صد هزار صفحه اطلاعات شخصی پر میکنی که واقعا احمقانه است. داداشت کیه خواهرت کیه مادرت کیه و ... ؛ این حداقل هوشمندی یه سیستمه که وقتی یه نفر اسمش رو گفت شما بتونی خانواده و حتی شجره نامه اش رو داشته باشی . سوابق خانواده اش پیش کش. ولی حداقل باید بدونی که کی با کی فامیله کی با کی ارتباط داره و .. ؛ اینها از دیتای ساده ی ثبت احوال در میاد. بعد جالبتر اینه که شما توی یه سازمان واحد به دو جا که مراجعه میکنی در آن واحد یه فرم رو پرمیکنی که نصف اطلاعاتش مشترکه . علت اصلی این داستان ها اینه که به نظر من ، ذهن طراح این فرم ها و این نقاطی که دیتا رو میگیرن ، هیچ وقت به یکپارچگی فکر نکرده . چرا سیستم اینقد فشل باید باشه که ندونه من امروز کجا رفتم چیکار کردم و .. ؛ یعنی علیرغم اینکه من وقتی بانک میرم اطلاعاتم ثبت میشه وقتی دانشگاه میرم ثبت میشه وقتی مترو سوار میشم باید از کارت استفاده کنم که ثبت میشه وقتی از موبایل استفاده میکنم از سیم کارتی استفاده میکنم که برای خریدن ش رفتم کارت ملی ام رو دادم و ثبت میشه که به کی زنگ زدم و .. ؛ این همه اطلاعات از هر شهروند میگیریم توی مکان ها و به علل مختلف ، اما هیچ جا و هیچ وقت یکپارچگی ای نیست که از این اطلاعات هم به نفع دولت و هم به نفع شهروند و هم حتی به نفع کسب و کارها استفاده بکنه .
امیدوارم که بتونیم روزی این داستان ها رو حل کنیم .