نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در تحقق عدالت آموزشی
سلام. هفتم و هشتم آذرماه امسال -1394- دومین کنفرانس توسعه و عدالت آموزشی در دانشگاه تهران برگزار شد. در این کنفرانس پنلهای اختصاصی ای با موضوعات مختلف تشکیل شد. یکی از پنلها مربوط به نقش ICT در توسعه عدالت آموزشی بود. بنده هم یکی از سخنرانان این پنل بودم به واسطه ی مسئولیتی که در شبکه تعلیم و تربیت انارستان داشتم. موضوعی که من برای وقت ده دقیقه ای، آماده و ارائه کردم بحث نگاه صحیح به عدالت آموزشی و ترجمه ی اون نگاه در حوزه ی ICT و با عینک بخش خصوصی بود.
خلاصه ای از این ارائه رو براتون اینجا بیان میکنم. فایل خود ارائه در سایت کنفرانس احتمالا بزودی در دسترس خواهد بود.
زمانی که واژه «عدالت» را میشنویم، معمولا اولین چیزی که
به ذهنمان میرسد، «برابری» است. علیرغم آن که مساوات و برابری مفهوم بسیار
شایسته ای است، اما این تنها بخشی از تحقق عدالت است، اما تمامی آن را پوشش نمیدهد.
عدالت مفهومی والاتر دارد و تحقق آن به این معنی است که هرچیزی باید در جایگاه خود
قرار گیرد. برای مثال
هزینه های گزافی که هرساله در آموزش کودکان و نوجوانان میشود باید نتیجه اش در پیشرفت و رشد همه جانبه کشور و نیل به اهداف مختلف تعلیم و تربیت دیده شود تا
بتوان گفت عدالت آموزشی داریم - که در حال حاضر در کشور ما اینطور نیست-. همچنین کودک و نوجوان ما، پس از گذراندن دوره آموزش 12 ساله، مهارت مهمی در زندگی نیاموخته، بلکه مهارتهای مهمی همچون خلاقیت و .. نیز به دلیل شیوه های غلط آموزشی در وی سرکوب شده است. در
حقیقت عدالت آموزشی وقتی اتفاق افتاده که فرزند ما پس از 12 سال صرف کردن زندگی
خود، آماده ی زندگی در جامعه و رویارویی با مشکلات واقعی جامعه شده باشد و مهارتهای
اصلی در این زمینه را آموخته باشد.
نظام آموزشی ما اهداف زیادی داشته است؛ تربیت دینی و اخلاقی، تربیت سیاسی و اجتماعی، تربیت زیستی و بدنی، تربیت هنری و ... . آیا به سمت این اهداف حرکت میکنیم و به آن نزدیک شده ایم؟ باید بگوییم اگر این زمان و هزینه ی گزافی که ما در 12 سال آموزش فرزندمان انجام میدهیم، توانست اهدافی را که سیاستگذاران کلان از حوزه آموزشی داشته اند محقق کند، یک گام به تحقق عدالت آموزشی نزدیک شده ایم.
موضوع مهم دیگر در راستای تحقق عدالت آموزشی، این است که آموزش باید بهگونهای باشد که بتوانیم استعداد و قابلیت یک دانش آموز را هر جای کشور که هست شناسایی کنیم، به آن بها دهیم، در مسیر رشد متناسبی قرار دهیم و امکانات حرکت در آن مسیر را برای او فراهم کنیم. تنها در این صورت میتوان گفت که عدالت محقق شده است. لذا با این نگاه عدالت آموزشی فقط این نیست که در مناطق محروم حضور پیدا کنید، مدرسه بسازید و سرویس بدهید، بلکه بخش مهمی از عدالت آموزشی این است که سرویسهای متنوع و در راستای میل به اهداف کلان آموزش و پرورش ایجاد و محقق کنید.
حال با این نگاه باید دید ICT چگونه به تحقق عدالت آموزشی کمک میکند؟ ارزش افزودهی فناوری اطلاعات و ارتباطات در موضوع عدالت آموزشی شامل و نه محدود به موارد زیر است:
· مسیرها و هزینه های یافتن و شناسایی استعدادها را کوتاه میکند.
· امکان تعریف مسیر ارتقا، نظارت وراهبری و سوق دادن استعدادها و قابلیتها به شکوفایی هرچه بیشتر را فراهم میکند.
· سرویسهای مختلفی مبتنی بر رشد خلاقیت، بهرهوری، کارآفرینی، کشف استعدادها و قابلیتها، اخلاق گرایی و ... میتوان با بهره گیری از ICT تعریف کرد.
· با فراهم کردن امکانات آموزشی و تعلیم و تربیت شهرهای پیشرفته و بزرگ در شهرهای کوچک، به تحقق برابری کمک میکند.
برای مثال زمانی که معلم های حرفه ای، در تهران مستقر هستند، با استفاده از پلتفرمها و فناوری های امروزی که روی اینترنت سوار شده اند، دانش آموز در یک روستا نیز میتواند فیلم آموزشی این معلمان را با هزینه ی بسیار پایینتر دریافت کند. در حقیقت ICT این امکان را فراهم میکند که امکانات آموزش و تعلیم و تربیت در مناطق برخوردار را به روستاها و مناطق دوردست ببریم.
در دنیا نیز به ICT به عنوان یک توانمندساز در توسعه عدالت آموزشی و با رویکرد ارائه سرویسهای متنوع در نظام آموزشی و غنی کردن آن نگاه میشود. در اینجا میتوان به دو پروژه بزرگ در دنیا جهت تقریب به ذهن اشاره نمود:
· پروژه Connected در آمریکا
· پلتفرم اجتماعی Edmodo
پروژه Connected در آمریکا
این طرح از سال 2013 تا سال 2017 در ایالات متحده ی آمریکا اجرا میشود و اهداف زیر را دنبال میکند:
· غنی سازی آموزش برای هر دانش آموز
· در اختیار قراردادن بهترین تکنولوژیها و آموزشها به معلم ها برای بالابردن بهره وری
· توانمندسازی دانش آموزان از طریق آموزشهای شخصی سازیشده و غنیشده مرکز دیجیتال
· اتصال 99 درصد از دانش آموزان آمریکا به نسل بعدی اینترنت پرسرعت تا سال 2017
· ایجاد منابع مورد نیاز برای مدارس، معلمان و دانش آموزان
در اختیار قراردادن بهترین تکنولوژیها و آموزش به معلمین برای بالا بردن بهره وری برای تولید محتوای مناسب، و آموزش به دانش آموزان برای نحوه استفاده از محتوای دیجیتال است. توجه کنیم که صرفاً اتصال مدارس و دانش آموزان به اینترنت پرسرعت، این هدف را محقق نمی کند. همانطور که در کشور ما طی سالهای گذشته، 60 هزار مدرسه به اینترنت پرسرعت مجهز شدند، اما سرویسی وجود نداشت که بر روی آن ارائه شود و تنها سرویس، اینترنت بود. لذا این طرح جز هزینه، چیزی برای مدارس به ارمغان نیاورد. اما مشاهده میشود که در طرح Connected در اهداف طرح، توانمندسازی و ارائه تکنولوژی های مناسب برای تولید محتوا آمده است و برای این موضوع، بی شک هم پرورش معلمان مد نظر است و هم تشویق بخش خصوصی فعال. در واقع، در پازلی تمام شرکتهای بزرگ این حوزه را کنار هم گذاشته اند تا بتوانند اهدافشان را از طرح محقق کنند.
برنامه های این طرح در سه بخش توسعه اتصالات، پرورش و کمک به معلمان و تشویق نوآوری های بخش خصوصی پیگیری میشوند.
توسعه اتصالات:
· اتصال 99 درصد دانش آموزان مدرسه به اینترنت بیسیم پرسرعت نسل بعد در مدارس و کتابخانه ها
· موظف نمودن کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) و شرکتهای بزرگ IT برای اتصال بیش از 20 میلیون دانشآموز ظرف 2 سال آینده
· اتصال دانش آموزان مدارس روستایی به اینترنت پرسرعت
پرورش و کمک به معلمان:
· ارائه ابزارها و تکنولوژیهای روز به معلمان مثل بازخوردهای سریع رفتارهای دانش آموزان، ارزیابی دقیقتر از زمان یادگیری دانش آموزان، ایجاد فعالیتها و کلاسهای تعاملی آنلاین و ...
· شناسایی نقاط قوت و ضعف دانش آموزان و ارائه آنها به معلمان برای درک بهتری از وضعیتشان
· تهیه و ارائه محتواهای آموزشی لازم برای معلمان
تشویق نوآوریهای بخش خصوصی:
· ارائه دستگاه های با ویژگیهای غنی که قابلیت رقابت قیمتی با کتابهای درسی پایه دارند
· ایجاد یک بازار قوی نرم افزارهای آموزشی بااستفاده از پتانسیل این بازار در حوزه پهنای باند
· ایجاد اشتغال و فرصتهای جدید صادرات در بازارهای جهانی آموزش معادل 1 تریلیون دلار
پلتفرم Edmodo :
مثال دیگری از این نوع نگاه به عدالت آموزشی، پلتفرم ادمودو است. ادمودو پلتفرمی است که امکانات مختلفی ارائه می کند از جمله اینکه مدارس و معلمان میتوانند محتوا بارگذاری کنند، شرکتهای مختلف آموزشی محتوا تولید کنند و بفروشند، برروند پیشرفت دانشآموزان در دروس مختلف می توان نظارت کرد و بسیاری خدمات دیگر آموزشی میتوان دریافت نمود. آمارها نشان میدهد در سه ماهه اول 2014 بیش از 500 میلیون دلار تنها توسط شرکتهای آموزشی، در پلتفرم ادمودو سرمایه گذاری شده است که نشان از وجود یک بازار بزرگ در این حوزه دارد. ویژگیهای این پلتفرم را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
· جدیدترین نسل شبکه های اجتماعی با 34 میلیون عضو (معلم+دانش آموز)
· عضویت 210 هزار مدرسه در این شبکه
· تشکیل بزرگترین بازار متشکل دولتی آموزشی
· همکاری با بیش از 230 موسسه و انتشارات آموزشی برای ارائه محتواها و سرویسهای خود
· ارائه ی بیش از 600 اپلیکیشن آموزشی
· تشویق بخشهای خصوصی برای استارتآپ های آموزشی بعد از ایجاد این شبکه
پس از بیان این دومثال از پروژههایی که در حوزه ی آموزش درجهان با نگاه ایجابی و ارائه ی سرویسهای متنوع و همچنین رفع موانع تحقق عدالت آموزشی سرمایه گذاری شده است، لازم است برنامه های شبکه تعلیم و تربیت انارستان به عنوان یک نمونه ی بومی را در این راستا بررسی کنیم.
شبکه تعلیم و تربیت انارستان، با همکاری وزارت آموزش و پرورش، برای شناخت معضلات توسعه فنآوری در آموزش و پرورش، در تمام استانها و شهرستانهای مهم کشور همایشهای استانی برگزار کرده است. در این همایشها بیشترین نگرانی این بود که ضریب نفوذ اینترنت در میان دانشآموزان به سرعت در حال افزایش است، درحالیکه میزان محتوای مناسب برای مواجهه مناسب با این حضور، بسیار پایین است. دغدغه های مدارس و خانوادهها در ارتباط با حضور دانش آموزان در فضای مجازی بیشتر در این مسائل است:
· اتلاف وقت و کاهش بازدهی تحصیلی
· آشنایی با مسائل غیراخلاقی
· برقراری ارتباط ناسالم
· ایجاد شکاف نسلی
· عجول و سطحی بارآمدن
این شناخت وضعیت به ما نشان میدهد که باید نگاهمان به حوزه فضای مجازی و ICT به عنوان یک توانمندساز عدالت آموزشی این باشد که بسترهای مناسب برای توسعه محتواها و خدمات آموزشی را فراهم کنیم. ما در این همایشهای استانی به این نتیجه رسیدیم که بیش تر از اینکه به افزایش حقوق معلمان نیاز داشته باشیم، به این نیاز داریم که به معلمان یاد بدهیم چگونه از توانمندی آموزشی خودشان درآمد کسب کنند؟ بتوانیم روشها و پلتفرمهایی فراهم کنیم که معلم بتواند محتوا تولید کند و از آن درآمدی کسب کند که با شان یک معلم نیز سازگار باشد. بیشتر از آن که به ساختن مدرسه هوشمند و تجهیز مدارس هوشمند نیاز داشته باشیم به ساختن محتوا نیاز داریم.
ما متوجه شدیم بیشتر از اینکه به سیمکارت دانش آموز نیاز داشته باشیم به این نیاز داریم که از یک سو روش های کنترل دانش آموز در استفاده از سیمکارت از لحاظ فنآوری و سرویس تأمین کنیم و از سوی دیگر، سرویسهای متنوع و گوناگونی را روی این بستر به دانش آموزان و والدین ارائه دهیم. و یا بیشتر از اینکه تبلت به بچه ها دهیم باید برنامه های مناسب برای دانش آموزان در حوزه تعلیم و تربیت تهیه کنیم که روی این تبلتها و ابزارهای متصل به فضای مجازی قابل دسترس باشند.
لذا با این نگاه مأموریت انارستان را تجمیع بسترهای ارائه
خدمات مبتنی بر فنآوری اطلاعات در حوزه تعلیم و تربیت با رویکردهای مختلف مشاوره،
آموزش، بازی و سرگرمی تعریف کردیم. ما معتقدیم که بچه نیاز به سرگرمی دارد ولی این
سرگرمی باید کنترل شده باشد. ما معتقدیم که حضور بچه ها در فضای مجازی اجتناب
ناپذیر است، اما این حضور را باید به سمتی جهت دهی کرد که خلاقیت و استعدادهای وی
شکوفا شود و مهارت های مهم زندگی به وی آموزش داده شود. این امر با قابلیت هایی که
فنآوری های اطلاعات به شما میدهد امکانپذیر است و نباید از آن غفلت کرد. ما در
انارستان مدلمان ایجاد همکاری و مشارکت وسیع با تمامی شرکتها و فعالان دغدغه مند
در این حوزه است. به نظر ما قابلیتهای بالفعل و بالقوه زیادی در تولید سرویسهای
متنوع آموزشی وجود دارد که میتوان با مشارکت وسیع تمام بازیگران این حوزه آن را
فراهم کرد. مثالی از مشارکت وسیع در پروژه هایی که در انارستان انجام میدهیم،
پروژه ی نارکت انارستان است که در حال حاضر درحال سرویس دهی است.
نارکت، یک
فروشگاه محتوا است که اکنون دارای 70 هزار محتوای با فرمتهای مختلف برنامک
اندرویدی، کتاب، صوت و ویدئوی آموزشی است. برای پر شدن این فروشگاه محتوا، هم
توسعه دهندگان اپلیکیشن و هم تولیدکنندگان محتوا کمک کرده اند. البته این فروشگاه
در ابتدای راه خود است و در ادامه ی مسیر باز هم دست همکاری به سوی همگان دراز
خواهد کرد.
یاحق