نقد فیلم تغییر چهره
به بهانه پخش فیلم تغییر چهره از شبکه نمایش
سلام
آیا تاکنون فکر کرده اید در پشت چهره ی یک فرد خوب، زحمتکش برای جامعه و به قولی مثبت، میتواند یک باطن بسیار کثیف و غیر انسانی نهفته باشد؟
یا برعکس، شخصی که با دیدن او به یاد خشن ترین و هولناک ترین صحنه های زندگی تان می افتید، دارای باطن بسیار متفاوتی از آنچه نشان میدهد باشد؟
در این مطلب به معرفی و نقد فیلم تغییر چهره می پردازم. امیدوارم لذت ببرید .
داستان فیلم از اینجا شروع می شود که مجرمی خطرناک بنام کاستر تروی – نقش منفی فیلم با بازی نیکلاس کیج - در حال تنظیم ساعت معکوس یک بمب در زیر ساختمان مرکز همایش های شهر برای 16 روز آینده است. از طرف دیگر رییس پلیسی بنام شون آلچر - نقش مثبت فیلم با بازی جان تراولتا که در ابتدای فیلم پسرش توسط کاستر کشته میشود- پس از سالها تعقیب و گریز، وی را در یک فرودگاه ردیابی کرده و با او درگیر میشود. کاستر به کما فرو رفته و برادرش دستگیر میشود. این درحالی است که پلیس از بمب گذاری اطلاع یافته ولی برادر کاستر، تنها به شرط دیدن برادرش حاضر به افشای محل بمبگذاری است. در همین حین شون به بیمارستان کاستر رفته و از وضعیت وی جویا میشود. پلیس با توجه به وقت کمی که برای فهمیدن محل بمبگذاری دارد، برای پرده برداشتن از این معما به صرافت میافتد.
یک جراح پلاستیک بسیار ماهر به کمک پلیس آمده و ادعا می کند قادر است پوست صورت شون را برداشته و با کاستری که در کما به سر میبرد عوض کند. همچنین تن صدای کاستر را نیز به تارهای صوتی شون، بدهد. شون موافقت میکند و مافوق وی و همکارش تنها افرادی هستند که از این موضوع مطلعند. شون بعد از جراحی پلاستیک روانه زندان میشود...
شون -که اکنون نقاب کاستر را برچهره دارد-، در زندان به سراغ برادرش میرود اما قبل از دیدن وی یکی از زندانیان - که قبلن کاستر تروی، بیرحمانه همسر و فرزندانش را بقتل رسانده بود- با وی درگیر میشود. شون بیخبر از همه جا ابتدا منفعلانه در حال عقب نشینی از درگیری با وی – به علت روحیه پلیسی که دارد- برخورد کرده، اما با دیدن نگاههای متعجب برادر کاستر که انتظار روحیه ای خشن و بیرحم از او داشته، به تقابل با فرد زندانی پرداخته و شدیدا او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. ساعاتی دیگر، شون – با نقاب کاستر تروی- در گفتگویی با برادر کاستر، از محل بمبگذاری مطلع میشود. در همین حین، دوربین به بیمارستانی که کاستر در آن بستری است میرود.
کاستر به ناگهان از کما خارج شده و متوجه نداشتن پوست بر صورتش میشود. شب است و کسی در بیمارستان نیست. او با همدستان خود تماس گرفته، و به کمک آنان جراح پلاستیک و همکاران شون را که تنها مطلعین از موضوع هستند یافته، خود را جراحی کرده – و نقاب شون آلچر را بر چهره زده- و سپس این سه نفر را به قتل میرساند و همه مدارک را از بین میبرد.
دوربین دوباره در زندان شون را نشان میدهد. وی اکنون ملاقاتی دارد. درحالیکه شون خوشحال از یافتن محل بمبگذاری، منتظر دیدار با مافوق خود در صندلی ملاقات زندان است، اما شخصی که بهدیدارش آمده، کاستر تروی– با نقاب شون- است.
کاستر به شون از معدوم کردن مستندات تغییرچهره اش گفته و شوک بزرگی به او وارد میکند. فیلم با موفقیتهای بیشتر کاستر پیش میرود ولی در نهایت بعد از فرار آلچر از زندان، وی با استفاده از گروه خونی خود، چهره اصلی خود را به همسرش – که مدتی است کاستر را به جای شون به خانه راه داده- ثابت میکند. و در درگیری انتهای فیلم کاستر کشته شده و دوباره شون با جراحی پلاستیک چهره خود را پس میگیرد...
اما فیلم بعد از صحنه ی ملاقات کاستر و شون در زندان، بیننده را به فضای ترسناک عدم مطابقت چهره ی ظاهری و باطنی افراد برده و تقریبا تا آخرین دقایق فیلم – درگیری شون و آلچر در کلیسا- هیچ امیدی برای بازگشت از این فضا باقی نمی گذارد.
هوش بالای کاستر در سازگاری خود با نقاب جدیدش و نقش گرفتن در زندگی عاریتی اش، باعث میشود همگان به او اعتماد کرده و رسانه ها نیز دائما موفقیت های وی را در صدر اخبار قرار دهند. همینجاست که بیننده از موفقیت یک پلیس – که تنها یک نقاب است با باطنی کثیف- بیزار شده، حتی اگر موفقیتهای این پلیس درجهت از بین بردن جرم و جنایت باشد!!
از طرف دیگر، شون برای فرار از زندان، مجبور به رویارویی با پلیس زندان شده و تعداد زیادی از آنان را به قتل میرساند ولی بیننده از این قتلها احساس مثبتی کرده و آنها را در جهت رسیدن به هدف شون آلچر حتی لازم نیز میداند!!
یکی از پیام های اصلی فیلم تغییر چهره، به این مفهوم مربوط میشود که نمیتوان به چهره ی اجتماعی افراد اعتماد کرد! منظور از چهره ی اجتماعی در اینجا مجموعه ی برداشت های شما از سالها کنار یک شخص بودن و با وی تعامل داشتن است.
البته بدیهی است این پیام بسیار هولناک و بیرحمانه بوده و تاثیر منفی زیادی در ارتباطات اجتماعی خواهد داشت که فیلم با ظرافت خاصی آنرا به بیننده انتقال میدهد.
امیدوارم چهره بیرون و درون تون همیشه مثبت باشه :)
روزتون بخیر