گمشده های انسان
دوسه سال قبل توفیقی بود که پای منبر حاج آقای ماندگاری بودیم. ایشان در بیان مطالب، انسان دقیق و نکته سنجی هستند. من به شخصه از منبر ایشان لذت میبرم. بحثی که مطرح شد و من خلاصه ای از اون رو با کمی تصرف و تلخیص نوشته ام، موضوع گمشده های بشر بود. اینکه آدمیزاد ذاتا دنبال سه گمشده اصلی بنام های آرامش، موفقیت و هویته. موضوع بحث حاج آقا این بود که از نظر دین اسلام، چگونه باید در جستجوی این گمشده ها بود؟
انسانها سه گمشده اصلی دارند:
یک - آرامش که با آسایش اشتباه گرفته میشود. آسایش در سایه ی پول بدست میآید
و آرامش در سایه ی ارتباط صحیح با خدا و دین او و علامات دینش یعنی قرآن و عترت.
آرامش در وصل به اصل خود است نه در رسیدن به نهایت شهرت و پول و مقام و تحصیلات عالیه و غیره؛ بعضی ها میگویند مشکلات با
افزایش ارتباط با خدا بیشتر میشود. پاسخ به این حرف نیاز به شناخت بیشتر مشکلات دارد.
بحث اول اینکه بسیاری مشکلات جزو لاینفک دنیاست و برای هرکسی پیش میآید از جمله
مرگ و مریضی و مرگ عزیزان و بی توجهی دیگران و بی پولی و ... لذا هرکسی چنین
چیزهایی را خواهد دید «و به ایمان و کفر ارتباطی ندارد»- اگه اشتباه نکنم متن آیه
هست که : خلق الانسان فی کبد - ؛ اما مشکلات برای مومنین درعین حالی که مشکل هست، جنبه های
مهم دیگری نیز خداوند در آن گنجانده است که برای تربیت، برای تمییز حق از باطل و
.. مفید است- ان یترکوهم ان یقولو آمنا و هم لا یفتنون- و لیعلمن الله الذین صدقو
و لیعملن الکاذبین – (شاید متن آیه رو اشتباه نوشته باشم)؛ درحقیقت همان پیله ی
کرم ابریشم است که باید به دور او باشد و کرم برای بیرون آمدن از آن سختی تحمل کند
که این سختی زیاد باعث قوت گرفتن بازوهای بالها و تبدیل شدنش به پروانه خواهد شد وگرنه تا آخر عمرش باید کرم باقی بماند[1]؛
بحث دوم اینکه تعدادی مشکلات هم به دست خود ما ایجاد میشود کما اینکه میفرماید «ما
اصابک فمن نفسک» پس ما در پیدایش اونها نقش اساسی داریم و قطعا در سایه ی ایمان
به خدا و گرفتن آرایش زندگی از دین، اینجور مشکلات کمتر خواهد شد؛
بحث سوم اینکه مومن دو تا مزیت نسبت به کافر داره: اول اینکه مومن نسبت به کافر میتونه دعا کنه، از خدا بخواد، و باطن عالم رو باخودش در حل مشکلات لاینفک دنیا همراه کنه؛ دوم اینکه دین ما کلی دستورالعمل داره تا از این مشکلات نجات پیدا کنید، برای مثال خیلی از دستورات تغذیه ای هست توی اسلام که الان میبینید که علم پزشکی اومده ثابت کرده که از انواع و اقسام بیماریها جلوگیری میکنه. یا کلی دستورالعمل اخلاقی هست که از انواع و اقسام مشکلات ارتباطی و بیماریهای نفسانی شما جلوگیری میکنه؛ یا مباحث انفاق، خمس، قناعت و ... که از فقر خود شما هم جلوگیری میکنه علاوه بر اینکه روشهایی برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است. جمعبندی اینکه ارتباط صحیح با دین و خدا نه تنها باعث افزایش مشکلات نمیشه بلکه بسیار هم برعکس، در کاهش مشکلات بسیار موثره؛ اونهم مشکلاتی که جزو لاینفک دنیاست و در وهله ی اول ربطی به ایمان و کفر نداره.
گمشده ی دوم انسان موفقیت است. آدمیزاد دست به هرکاری میزنه میخواد توش موفق بشه. این رو باید دقت کرد که ابزارها و اسباب باطنی دارند که اون باطن دست خداست و به فرمان او. لذا میبینی که چاقو دست حضرت ابراهیم برای بریدن گلو نمیبره اما به سنگ میخوره و اونو میشکنه یا آتیشی که بر ابراهیم سرد میشه. باطن عالم رو باید باور کرد و این که اون باطن تکه جداناشدنی در تاثیر اسباب این عالم است. لذا تا جهت اون باطن با جهت این ظاهر یکی نباشه از تاثیر خبری نیست. و حتی اینکه برعکسش هم اهمیت نداره یعنی اگه ظاهر با باطن همراه نباشه لزوما معارض نیست. یعنی ممکن است ابزاری که هدف خاصی داشته به کار دیگه ای بیاد که اصولا برای اونکار ساخته نشده و البته این نوع رفتار ابزارها بسیار در عالم متدوال بوده و از اون به حیث لایحتسب هم میشه یاد کرد. که خداوند از محلی که تو اصلن فکر نمیکنی و با ابزاری که تو اصلن به نظرت نمیاد کاری رو انجام خواهد داد. در نهایت اینکه انسان مومن موفقیت خود را با همراه کردن باطن عالم با خودش تضمین میکنه که اون هم میتونه از طریق دعا در وهلهی اول باشه.
گمشده ی سوم انسان هویت است. هویت انسان در اتصال به خداوند پیدا میشود. اینکه کیستی و از کجا آمده ای و به کجا میروی این یعنی هویت؛ در سایهی اتصال به خدا هویت اصلی نمایان خواهد شد. عبدالله بودن هویت اصلی است.
افزایش ارتباط بادین برای پیدا کردن این سه گمشده ی اصلی زندگی بشر را چگونه دنبال کنیم؟ یک - پرسش دینی را زیاد کنیم، دنبال مسایل خود از راه دین و کانال دستورات قرآن و عترت باشیم. تمام اجزای زندگی خود را بر قرآن و عترت عرضه کنیم. دو- بعد از عرضه کردن سیاهه ی اعمال و مسایل زندگی خود، کژیها و کاستی هایش را حذف و اضافه کنیم و درحقیقت روح پذیرش را در خود نسبت به دستور دین به وجود بیاوریم. سه- آرایش خود را از دین بگیریم و ظاهر خود را آنطور که دین میگوید درست کنیم. چهار- دنبال آرامش از کانال دین باشیم و با اتصال به قرآن و عترت رودخانه ی زندگی خود را به دریای وجود آنها متصل کنیم.
[1] کلن البته تمام پدیدههای عالم رو با دوچشم کفر و ایمان متفاوت میشه نگاه کرد. در نگاه ایمان «برگ درختان سبز در نظر هوشیار هرورقش دفتری است معرفت کردگار» . یعنی نه تنها مشکلات برای مومنین کارکرد مثبت داره و برای کفار برعکسه، خیرات هم همینه. مثلا قرآن میگه کفار انفاق هم که میکنند دارند اموال خودشون رو به باد میدهند اما مومنین اموالشون رو زیاد میکنند با انفاق